چیزی که این روز ها بیش از همه اذیتم میکند فضایی است که از عقیده ی قبلی ام دور خودم ساخته ام ...
 یا انتظاری که عزیزانم از نحوه ی زندگی من دارند .
زندگی به سبک عقیده ی خودشان . با اینکه من تمام سعیم را میکنم در حرکاتم و زبانم توهینی به عقاید آنها نکنم انگار اتفاقی که می افتد این است که در نهایت اینم منم که با رعایت نکردن آداب دیگران دارم به آنها توهین میکنم .. نه آنها که در هر کار و آداب شخصی من نظر می دهند . 
من ساده عقیده ام را انتخاب نکرده ام . و در این راستا شاید از خیلی از کار های معتقدین به دیگر عقاید بدم بیاید .. اما 
این تنش که همیشه بین من و عزیزانم بر قرار است را زمان شاید تنها در مانگراش باشد . 
قطعا عده ی زیادی این وسط ناراحت میشوند . 
ولی آیا ناراحت شدن دلیل کافی ای برای مفعل نبودن به آنچه عقیده دارم هست ؟