فکر کنم قضاوت می کنیم تا مطمین باشیم :) تا آرامش بگیریم .
بیش از هر وقتی این روز ها دوستانی دارم . ولی نزدیک ترینشان انگار تنها از اذیت کردن من لذت می برد :))
با تو حرف بزنم یا نه ؟
ای تاثیرگذار ترینی که همیشه با نگاه کردن به تو حس بدی در مورد خودم پیدا میکنم ...
ای که هر بار حرف زدنم با تو به تحقیر خودم می انجامد .
ای که هر بار که سر درد دارم به خاطر این است که تحقیرم کرده ای.
ای که در مقابل تو هنوز هم خودم را گناه کار می دانم .
چه کنم ؟
با من کاری کرده ای که حتی پرسیدن سوالی راجب کاری که وظیفه ات است مرا سخت می آید .. حالم بهم میخورد از خودم از تو سوال بپرسم .
چه کنم تاثیر گذار ترین ؟
تاثیرت را کم کنم ؟
میشود ؟
این روز ها به این فکر میکنم ۲ ماه بعد روبروی سین تنها شکست خورده ام حاضر است و بس ..
حتی با او هم نمی شود حرف زد .. شرم دارم هنوز سین جان .